چگونـه بـدون رژیـم لاغـر شویـم ؟
یکی از راههای داشتن اندامی متناسب رعایت رژیم غذایی است، اما گنجاندن تمام مواد غذایی مورد نیاز بدن در وعده های غذایی کار دشواری است. علاوه بر این، ممکن است شما برای انتخاب رژیم غذایی مناسب دچار مشکل شوید. در ادامه مطالب این ایمیل نکاتی به شما پیشنهاد می شود، که با رعایت آنها تقریباً نیازی به رعایت رژیم های سخت ندارید.
میوه و سبزیجات را در وعده های غذایی خود بگنجانید
ممکن است تعجب کنید، اما یکی از راههای کم کردن وزن، خوردن مقدار زیادی میوه و سبزیجات است. سعی کنید امشب به جای یک نوع، سه نوع سبزیجات را همراه شام خود میل کنید تا خود را به خوردن سبزیجات عادت دهید. بدین ترتیب فیبر و آب بیشتر و کالری کمتری جذب کرده اید. سبزیجات را بدون روغن طبخ نمایید و بجای استفاده از سس های چرب، آن را با آبلیمو مزه دار کنید.
غذا را خوب بجوید
یکی از موثرترین راهها برای کاهش وزن، جویدن زیاد غذا است. محتویات بشقاب خود را به قسمت های کوچکی تقسیم کنید. بد نیست 20 دقیقه از وقت تان را برای میل غذا در نظر بگیرید، تا خود را به آرام جویدن غذا عادت دهید. با این روش، از غذا خوردن نیز لذت بیشتری خواهید برد.
خواب بیشتر، وزن کمتر را نتیجه می دهد
هنگامی که خواب جایگزین فعالیت های بیهوده شود، گرسنگی به سراغ شما نمی آید. شما با خوابیدن، تا شش درصد کمتر کالری مصرف می کنید. همچنین، نتایج تحقیقات حاکی از این موضوع هستند که خواب، باعث کم شدن اشتها می گردد.
سوپ را فراموش نکنید
خوردن سوپ یکی از راههای کم کردن وزن است. سوپ ِ حاوی گوشت و یا مرغ، همراه با سبزیجات تازه و یا یخ زده، علاوه بر اینکه می تواند پیش غذای لذیذی باشد، باعث فرو نشاندن اشتها نیز می گردد. البته سوپ های خامه ای به علت داشتن مقادیر زیادی چربی و کالری، از این امر مستثنا هستند.
غلات سبوس دار مصرف کنید
مصرف غلات سبوس دار مانند برنج قهوه ای، گندم و جو، کالری کمتر و تنظیم کلسترول را به همراه خواهند داشت. امروزه غلات سبوس دار در تهیه بیسکوییت، کلوچه، خمیر پیتزا، ماکارونی و نان گندم استفاده می شوند.
لباس های تنگ شده خود را دور نریزید
اگر چاق تر از قبل شده اید، به جای دور ریختن یا بخشیدن همه لباس هایی که برایتان تنگ شده اند، آنها را نگه دارید و هر روز به آن ها نگاه کنید. حداقل یکی از آنها را که بیشتر می پسندید انتخاب کرده و برای روزی که دوباره اندازه تان شود تلاش کنید. به این صورت، ناخودآگاه خود را برای اینکه روزی دوباره می توانید آن لباس ها را بپوشید، به لاغر شدن باور داده اید.
خودتان پیتزا بپزید
اگر به پیتزا علاقه ی زیادی دارید، آن را از وعده های غذایی خود حذف نکنید. می توانید در خانه پیتزای سالم و کم کالری بپزید. در پیتزای خانگی خود بجای استفاده از سوسیس و کالباس، از سبزیجات استفاده کنید. بدین ترتیب 100 کالری از وعده ی غذایی خود کم کرده اید. پنیر پیتزای کم چرب را جایگزین نموده و لایه نازکی از آن را بر روی پیتزای خود بریزید. همچنین نان پیتزای نازک و مقدار کمی روغن زیتون گزینه مناسبی برای پختن این نوع پیتزا است.
مصرف شکر را کاهش دهید
با عدم مصرف نوشیدنی های شیرین مانند نوشابه، شما 10 قاشق چایخوری شکر را از وعده غذایی خود حذف کرده اید. به جای آن، از سودا و یا نوشیدنی های کم کالری و حتی آب استفاده کنید و آن ها را با لیمو، نعنا و یا توت فرنگی مزه دار نمایید.
از لیوان های باریک و بلند استفاده کنید
طبق تحقیقات انجام شده، اندازه و شکل ظروف می توانند انسان را فریب دهند و به بیشتر یا کمتر خوردن غذا ترغیب کنند. پس اگر نمی توانید از مصرف نوشیدنی های پُرکالری صرفه نظر کنید، بهتر است لیوان های باریک و کمی بلند را جایگزین لیوان های کوتاه و پهن کنید. بدین ترتیب در مصرف نوشیدنی های شیرین و پر کالری صرفه جویی کرده اید!
چای سبز بنوشید
نوشیدن چای سبز استراتژی خوبی برای کاهش وزن است. برخی مطالعات نشان می دهند که چای سبز روند سوزاندن کالری را در بدن سرعت می بخشد. پس، از مصرف این نوشیدنی با طراوت و بدون کالری غافل نشوید.
از مصرف الکل بپرهیزید
در جشن ها و مهمانی ها به جای نوشیدنی های الکلی، آب گازدار بنوشید. هر گرم الکل، در مقایسه با کربوهیدرات ها و پروتئین ها، کالری بیشتری دارد. علاوه بر این، عدم مصرف نوشیدنی های الکلی، تمایل شما را به خوردن اغذیه ای مانند چیپس، آجیل و بقیه تنقلات، کمتر می کند.
به سراغ یوگا بروید
بر اساس مطالعه انجام شده در مجله رژیم غذایی آمریکا (American Dietetic Association)، زنانی که ورزش یوگا را انجام می دهند، نسبت به زنان دیگر اندام مناسب تری دارند. آرامش و پیامهایی که با انجام دادن یوگا به مغز منتقل می گردد، باعث پرهیز از پرخوری در افراد می شود.
ظروف کوچک را انتخاب کنید
بشقاب کوچک را جایگزین بشقاب های بزرگ معمول کنید. با این روش بطور خودکار کمتر غذا می خورید. ظروف بزرگ، تمایل افراد به خوردن غذای بیشتر را بیشتر می کند. پس با سرو غذا در ظروف کوچک، بدون احساس گرسنگی، بدن خود را فریب دهید!
غذای خانه را ترجیح دهید
حداقل پنج روز در هفته را در خانه غذا بخورید. پختن غذا آسان تر از آن است که فکر می کنید. مرغ، سبزیجات، لوبیا، کاهو و ماهی را جایگزین غذاهای چرب و ناسالم رستوران ها کنید.
لحظه ای مکث کنید
برخی از افراد بطور طبیعی حین غذا خوردن، قاشق و چنگال خود را رها کرده و برای چند دقیقه مکث می کنند. این راه را امتحان کنید، برای دقایقی دست از غذا خوردن بکشید و به گفتگو بپردازید. با این روش شما احساس می کنید که سیر شده اید و به معده خود اجازه استراحت می دهید.
آدامس بجوید
جویدن آدامس نعنایی بدون شکر بهترین گزینه برای جلوگیری از مصرف میان وعده های پر کالری است. همچنین جویدن آدامس به سیستم گوارشی کمک کرده و هضم غذا را آسانتر می کند. می توانید هنگام غذا پختن، تلویزیون دیدن و حتی در مهمانی ها برای جلوگیری از خوردن تنقلات، خود را با جویدن آدامس سرگرم کنید.
پنج وعده غذایی میل کنید
با میل کردن پنج وعده غذایی کوچک، دیگر خود را با تنقلات و میان وعده های ناسالم سیر نخواهید کرد. ساعت خاصی را برای سرو کردن غذا در نظر بگیرید و هیچ کدام از وعده ها (بخصوص صبحانه) را از دست ندهید.
قانون 80-20
آمریکایی ها به قانون خوردن تا سیر شدن معتقدند، اما ساکنین اوکیناوا هنگامی که 80 درصد سیر شوند، دست از غذا می کشند. آنها حتی نام خاصی را برای این عادت خود در نظر گرفته اند. ما می توانیم این عادت غذایی سالم را با نگه داشتن 20 درصد غذا در بشقاب، حفظ کنیم.
4 قانون غذا خوردن در رستوران را رعایت کنید!
غذاهای رستوران ها عمدتاً چاق کننده هستند. برای پیشگیری از چاقی ناشی از مصرف غذاهای رستوران، موارد زیر توصیه می شوند:
- با دوستان خود به رستوران رفته و غذای خود را با آنها تقسیم کنید.
- غذایی را که به آن میل دارید سفارش دهید.
- بشقاب کوچک سفارش دهید.
- یک چهارم بشقاب خود را خالی کرده و بجای آن سالاد بریزید.
سس های کم چرب را امتحان کنید
سس های کم چرب را جایگزین سس های خامه ای کنید. مثلاً برای سرو پاستا بجای استفاده از سس آلفردو که شامل کره، پنیر پارمیزان، فلفل سیاه و خامه زیاد است، از سس ماریانا که مخلوطی از سبزیجات، گوجه، پیاز، سیر و روغن زیتون است، استفاده کنید.
مصرف غذاهای فیبر دار را در اولویت قرار دهید
خوردن غذاهای گیاهی مانع از چاق شدن می شوند. دلایل متفاوتی در رابطه فیبر و مصرف سبزیجات وجود دارد؛ اما یکی از مهمترین آنها، وجود فیبرها در حبوبات و گیاهان است. باقلا، سوپ عدس، لوبیای پخته شده و سایر غذاهای طبخ شده با حبوبات، سرشار از فیبر هستند و موجب تسهیل حرکات روده کوچک می شوند.
100 کالری بیشتر بسوزانید
با سوزاندن روزانه 100 کالری، بدون رژیم غذایی، سالانه 5 کیلوگرم لاغر شوید. برای سوزاندن 100 کالری می توانید یکی از این فعالیتها را انتخاب کنید:
- روزانه 20 دقیقه پیاده روی کنید.
- 20 دقیقه باغبانی کنید و علف های هرز را هرس کنید.
- خانه خود را در 30 دقیقه تمیز کنید.
- 10 دقیقه تند راه بروید.
جشن بگیرید
هنگامی که خود را از خوردن برخی غذاها و نوشیدنی های پر کالری و حتی رفتن به رستوران محدود می کنید، فکر نکنید که دیگر هیچگونه سرگرمی نخواهید داشت. با دوستان خود تماس بگیرید، ناخن های خود را پدیکور کنید، لباس جدید بخرید و حتی برای ورود خود به زندگی جدید جشن بگیرید.
نویسنده : mohammad hassan godazandeha در تاریخ سه شنبه 91/7/25
سـوالات دهـگانه و ضـروری قبـل از ازدواج
همواره از شنیدن واژه "ازدواج"، موجی از شادی و هیجانات آن مثل، جشن، حلقه، نامزدی و … از ذهن ما می گذرد، امّا خوب، مراسم عروسی تنها مثل رویایی شیرین یک شبه تمام می شود و بعد از آن چیزی که بسیار مهم است کیفیت زندگی مشترک زوجین در روزهای آینده است. در اینجا با بهره گیری از جدیدترین تحقیقات، به ده نکته از ضرورترین مسائلی که هر کدام از دو طرف، قبل از ازدواج باید بدانند، اشاره می کنیم تا شما دوستان هم یک وقت بی گدار به آب نزنید!
1. نحوه تصمیم گیری: ازدواج به نوعی، رسیدن به یک تفاهم مشترک است که طی گفتگو و صحبت های فی مابین حاصل می شود، در این تبادلات کلامی در عمل نیز باید متعادل باشید، بنابراین قبل از ازدواج، با مطرح کردن افکار و تصمیم های خود، دریابید که طرف مقابل نیز در این موارد با شما هم عقیده است یا خیر؟. البته با صحبت، گفتگو و از همه مهم تر دقّت در شنیدن صحبت های طرفین، بسیاری از این اختلافات نمایان و شاید هم قابل حل باشد.
2. وظایف در زندگی: در مورد نگاه خود به وظایف و زندگی مشترک، آشکارا صحبت کنید، بنا به وضعیت اجتماعی و اقتصادی متفاوت با دهه های گذشته، به نوعی شاید نتوان خیلی مرز مشخصی برای این وظایف و مسئولیتها تعیین کرد و ناخودآگاه باعث بروز مشکل در آینده می شود، بنابراین دیدگاه خود را قبل از ازدواج مشخص کنید.
3. فرزند در زندگی: در مورد علاقه به بچه دار شدن و تعداد آن به توافق برسید. فرزند، بخشی از زندگی مشترک است، از آنجاییکه هر فردی در این مورد و نحوه ی تربیت فرزندان خود، نظری متفاوت دارد و این مسئله خود به نوعی یکی از دلایل ایجاد تنش در کانون خانواده است، بنابراین قبل از ازدواج دیدگاهها و افکار خود را در این زمینه با یکدیگر مطرح کنید و به توافق برسید.
4. عقاید و باورها: شاید با کمی آشنایی فکر کنید که گمشده ی خود را در زندگی پیدا کردید، امّا حقیقت این است که عدم شناخت عقاید دینی، باورها و ارزشهای طرفین، یکی از مهم ترین عوامل بروز چالش ها در زندگی زناشویی می باشد. صادقانه، قبل از ازدواج، عقاید، باورهای خود را بازگو و در عمل نشان دهید، چرا که با گذشت چندی از زندگی مشترک و به خصوص در تربیت فرزندان، عدم تفاهم در این مورد موجب بروز مشکلاتی می شود و شاید هم دیگر نتوانید یکدیگر را تحمّل کنید، البته همواره به یاد داشته باشید در زندگی مشترک انعطاف پذیری و گذشت امری ضروریست.
5. حس مسئولیت و بودن در کنار خانواده: با خود کنار بیایید، یکی از پایه های لازم برای دوام زندگی زناشویی، وقت گذاشتن برای خانواده و بودن در کنارشان است. آیا به آن درجه رسیده اید که بتوانید تعطیلات آخر هفته را با همسر و فرزند خود سپری کنید؟ شاید از دید شما این مسئله خیلی مهم نباشد، امّا همسر و فرزندان آینده تان، از شما انتظار دارند که در تفریحات با آنها همراه باشید و حمایتشان کنید.
6. انتظارات: البته انتظارات و توقعات هر انسانی، به مرور زمان تغییر می کند، امّا نکته ی اساسی این است که هر دو طرف نیاز به احترام و توجه متقابل دارند، با گذشت و درک متقابل می توانید زندگی خود را متدوام کنید.
7. رابطه ی جنسی: شاید برایتان سخت باشد که با فرد مورد انتخاب خود قبل از ازدواج در مورد سکس و مسائل آن سر صحبت را باز کنید، امّا از جهت اهمیت فوق العاده این مطلب در زندگی زناشویی، به تدریج و با زمینه چینی و در نهایت ادب، می توانید نظر یکدیگر را جویا شوید، چرا که عدم رضایت در روابط جنسی، عاملی ویران کننده برای ثبات زندگیست.
8. مسائل مالی: درمورد درآمد و هزینه های زندگی با یکدیگر مشورت کنید، چرا که چیزی نمی گذرد که با عدم توافق در این مسئله، کنترل زندگی از دستتان خارج شده و رو به زوال می رود. بنابراین درباره مخارج، کم کردن هزینه های غیر ضروری با یکدیگر برنامه ریزی کنید و افکار خود را بیان کنید.
9. صرف زمان با یکدیگر: در مورد چگونگی با هم بودن در اوقات فراغت یا یکدیگر صحبت کنید، شاید شما دوست داشته باشید آخر هفته در بستری گرم همراه با همسرتان به تماشای فیلم بپردازید و از لحظات با هم بودن لذّت ببرید، امّا ممکن است وی نظری متفاوت داشته باشد، این مسائل جزئی را شوخی نگیرید و هیچ گاه نگویید:"هرچه تو بگویی!"، چرا که به مروز زمان به دلیل عدم رضایت حس درونیتان، افسردگی روح شما را دربر می گیرد. بنابراین قبل از ازدواج با یکدیگر به توافق برسید.
10. اعتیاد به سیگار، الکل و ...: به عنوان آخرین مطلب ولی در عین حال مهم، به خاطر داشته باشید، دانستن و آگاهی از هر کدام از مصرف مواد اعتیاد آور، سیگار، … در یکی از طرفین و با این آگاهی زندگی مشترک را شروع کردن، به معنای سر کردن و قبول وضعیت وی است. بنابراین قبل از ازدواج ضمن روراست بودن و تبادل نظر در این موارد، در صورت تصمیم قطعی برای ازدواج، باز هم با نگاهی عمقی به این مسئله فکر کنید تا بتوانید کنار بیایید.
نویسنده : mohammad hassan godazandeha در تاریخ سه شنبه 91/7/25
چگونـگی نامگـذاری شـهرهای مشـهور جـهان
توجه و دقت در نام و به عبارتی در وجه تسمیه شهرها و مناطق مختلف جهان، نشان می دهد که بیشتر اسامی شهرها به نوعی نشان دهنده قوم و یا نژاد غالب در آنجاست و یا اینکه نشان دهنده وضعیت جغرافیایی و اقلیمی آنهاست. اما در این میان برخی از شهرها هستند که نام برخی از بزرگان و یا شخصیت های معروف و مشهور تاریخی را بر آنها گذارده اند، برای نمونه نام "سائوپائولو" به عنوان یکی از بزرگترین شهرهای برزیل برگرفته از "پائولو قدیس" یکی از کشیشان مشهور کاتولیکی است. در همین زمینه طی گزارشی کوشیده ایم به بررسی تاریخچه نام برخی از شهرها و پایتخت های کشورهای مختلف دنیا بپردازیم.
نیویورک
در حدود سال 1524 میلادی هنگامی که پای کاشفان اروپایی به قاره آمریکا باز شد، بیش از 5000 سرخپوست آمریکایی در منطقه نیویورک فعلی زندگی میکردند. در آن هنگام، کاشف معروف ایتالیایی "جیوانی دا ورازانو" که در آن زمان برای دربار فرانسه خدمت میکرد، منطقه نیویورک را به نام فرانسوی(نوئل آنگولیم) نامگذاری کرد. مهاجران اروپایی همزمان با آغاز به کار کمپانی هلند در منطقه نیویورک، آغاز به سکنی گزیدن کردند. مهاجرت اروپائیان بخصوص هلندیها به نیویورک باعث شد تا قسمت جنوبی منطقه منهتن را در سال 1614 میلادی (نیو آمستردام) بنامند. در آن زمان فرماندار مستعمره هلندیها به نام "پیتر مینوئیت"، تمامی جزیره منهتن را از سرخپوستان در سال 1624 میلادی با مبلغ 24 دلار خریداری کرد. در سال 1664 میلادی، انگلیسیها شهر نیو آمستردام را اشغال کردند و آن را به نام "نیویورک" و به افتخار پادشاه وقت بریتانیا، جیمز دوم که دارای لقب سلطنتی (دوک یورک و آلبنی) بود، نامگذاری کردند.
پاریس
نام پاریس برگرفته از نام گروهی از افراد قوم گل(گُل، گال و گالیا منطقهای در غرب اروپا است که امروزه فرانسه، بلژیک، غرب سوییس و بخشهایی از هلند و آلمان در آن قرار دارند) به نام پاریزیها است. در دوره استیلای روم نام این شهر به "لوتشیا" تغییر کرد، اما در زمان یولیانوس پادشاه روم نام شهر دوباره به پاریس تغییر یافت. پاریس دارای القاب متعدد زیادی است، اما مهمترین نام آن "شهر نور" (La Ville lumiere) است. این نام هم به مرکزیت این شهر در زمینه علم و تحصیلات و هم به پر نور بودن این شهر در شبها برمیگردد.
تهران
در مورد وجه تسمیه تهران اختلاف نظر زیادی وجود دارد، پارهای از پژوهشگران(ران) را پسوندی به معنای دامنه گرفتهاند و شمیران و تهران را بالادست و پاییندست خواندهاند. برخی دیگر تهران را تغییر شکل یافته (تهرام)به معنای منطقه گرمسیر دانستهاند، در مقابل شمیرام یا شمیران که منطقه سردسیر است و همچنین عدّهای بر این باورند که سراسر دشت پهناوری که امروز تهران بزرگ خوانده میشود در میان کوههای اطراف، گود به نظر میرسید و بدین سبب(ته ران) نام گرفت. روستایی که پیشدرآمد شهر تهران بوده است، پیش از اسلام نیز وجود داشته، امّا پس از اسلام بهتدریج نام آن معرّب گردیده و از تهران به طهران تبدیل شده است. امّا جغرافیدانان معروف آن روزگار نیز به املای تهران اشاره نمودهاند.
پکن
در جای شهر کنونی پکن در ابتدا شهری به نام (چونگدو) بود که مغولها آن را سوزاندند و ویرانکردند. "قوبیلای قاآن" در جای پکن کنونی شهری ساخت و آن را پایتخت خود کرد. آن شهر را در مغولی "خانبالِق" (به معنای شهرِ خان) و در چینی "دادو" به معنای پایتخت بزرگ میخواندند. در متون فارسی دوران مغول نیز این شهر به صورت خانبالق و خانبالغ ذکر شده است. پس از برپایی سلسله "مینگ" در سال 1368 میلادی، این شهر نام بِیپینگ (به معنای صلح شمالی) گرفت و در سال 1421 نامش به "بِیجینگ"، به معنای پایتخت شمالی (Beijing) تغییر کرد. پکینگ و پکن گونههای دیگری از نگارش همان واژه چینی بیجینگ اند.
استانبول
این شهر در ابتدا با نام بیزانتیوم یا قسطنطنیه (عربیشده کُنستانتینوپول ـ شهر کنستانتین ـ که به افتخار قیصر روم کنستانتین یکم بدین نام نامیده شد) شناخته میشد. در سال 196 میلادی "سپتیموس سوِروس" امپراطور روم با حمله به بیزانتیوم آن را اشغال کرد و بسیاری از رومیان به این شهر مهاجرت کردند. تلاش امپراطور برای نامیدن این شهر به نام فرزندش "آگوستا آنتونینا" موفق نبود و مردم تا زمان تغییر نام شهر به "کُنستانتینوپُل" یا قسطنطنیه را برای آن بکار میبردند. از سال 1930 رسماً استانبول نامیده شد. نام استانبول که تا قبل از فتح آن به دست ترکان رواج داشت، از نام "ایستیم پولی" که در زبان یونانی به معنی شهر یا مرکز شهر است، برگرفته شده است. در سال 1770 میلادی سلطان مصطفی سوم با ضرب سکههایی که روی آن نام استانبول نقش بسته بود، به این نام رسمیت بخشید و جایگزین قسطنطنیه شد. در دوره جمهوریت و از روز 28 مارس سال 1930 اداره پست ترکیه از تمامی کشورهای جهان خواست تا در مکاتبات خود از نام استانبول استفاده کنند. لازم به ذکر است که در دوره ای از حکومت عثمانی، نام "اسلامبول" به معنی شهر اسلام نیز بسیار کاربرد داشته است.
ابوظبی
وجه تسمیه این امارت بعنوان پایتخت امارات متحده عربی به ابوظبی از آنجاست که به علت وجود آب شیرین در دوران قدیم، گلهای از (ظباء) یعنی آهو، قبل از ورود انسان به این منطقه در آنجا وجود داشته است. در سال 1761 قبیله بنی یاس بعد از پیدا کردن آب شیرین در منطقه ساکن میشوند و نام منطقه را به خاطر وجود آهو (ظباء) ابوظبی می گذارند.
ریاض
ریاض، پایتخت عربستان سعودی از "الریاض جمع روضه وأرض المکان وأروض أی کثرة روضه" به معنای؛ گلزار و باغ است که آن را گلستان نیز می گویند. یعنی جایی که در آن آب باران جمع شود و پس از آن گلهای رنگارنگ و خوشبو بروید. از اینجا است که نام الریاض آمده است. چرا که شهر ریاض در میان این درهها واقع شده است و در موسم باران و بهار سر سبز و سرشار از گل های رنگارنگ میشود. تاریخ نگار معروف (الهمدانی) در کتاب خود که به نام صفة جزیرة العرب معروف است، شهر "ریاض" را، حجر الخضراء به معنای سنگ سبز، نامگذاری کرده است.
بغداد
بَغداد واژه ای است به زبان پهلوی به معنای خُداداده. این واژه پیش از اینکه بر این شهر گذارده شود در اوستا به گونه صفت آورده شده بود. این واژه در اوستا به شکل "بغوداته" و به همان معنا در بخشهایی از اوستا از آن دسته وندیداد آورده شده است. در پارسی میانه این واژه باز به همان معنا و اینبار به ریخت بَغدات آورده شده است. برخی دیگر از زبانشناسان عقیده دارند بغداد از دو کلمه "بغ" مخفف باغ و "داد" مخفف دادار به معنی ایزد و پروردگار تشکیل شده است و بغداد به معنی باغ خدا است. اگرچه در خصوص ریشههای ایرانی هیچ شبههای وجود ندارد ولی کلمه بغداد دو نوع ریشه اصلی متفاوت داشته است. قابل اطمینانترین موردی که توافق بیشتری بروی آن گردیده لفظی است که از ترکیب فارسی پهلوی با نام "باگا" (بت، خدا) +داتا (معلوم مسلم) بوجود آمده که کلمه فارسی میانه"بگدات/بگداد" (داده شده توسط خداوند) از آن گرفته شده؛ و سرانجام به کلمه فارسی مدرن و عربی "بغداد" تغییر یافته است.
نویسنده : mohammad hassan godazandeha در تاریخ سه شنبه 91/7/25
گفتنـی هایی از زبـان طـراح بـرج آزادی تـهران
برج آزادی (شهیاد سابق) یکی از نمادهای مشهور ایران و شهر تهران در عصر پهلوی است که تاریخچه آن به سال 1345 خورشیدی برمی گردد. عملیات ساخت برج آزادی در یازدهم آبان 1348 خورشیدی آغاز شد و پس از بیست و هشت ماه کار، در 24 دیماه 1350 با نام برج شهیاد به بهره برداری رسید. برج شهیاد که به یادبود دو هزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران بر پا گردید، خیلی زود نماد دروازه گونه تهران و ترجمان معمارانه ایران مدرن شد. این بنا اکنون چهل و یک ساله است و در حالی که با یک چرخش بزرگ، نماد انقلاب سال 57 تلقی می شود، فرسوده از گذر زمان و رنجیده از بی مهری کسان، خود را نیازمند مرمت می یابد. با این حال دست بردن در مجموعه ای که ایرانیان سخت بدان خو گرفته اند و خارجیان، ایران امروزی را با تصویرش می شناسند، کاری ساده و خالی از حرف و حدیث نیست.
در ساختمان این برج نهایت دقت و ظرافت به عمل آمده و بهترین نمونه معماری تلفیقی ایرانی و اسلامی است. مساحت زیر بنای این میدان، حدود 78 هزار مترمربع است و بنای آن به صورت دروازهای به ارتفاع حدود 45 متر ساخته شده است که پنج متر آن داخل زمین فرو رفته است. طاق آن از زمین، 23 متر فاصله دارد، دارای هشت بخش مجزا است و عرض پایه این بنا 66 متر است. در محوطه میدان، 65000 مترمربع، به صورتی زیبا باغچهبندی و گل کاری شده است. در ساختمان آن 25000 قطعه سنگ به کار رفته و 900 تن آهن مصرف شده است.
مجموعه فرهنگی آزادی، متشکل از چند بخش در طبقه تحتانی برج آزادی قرار دارد و شامل موزه، کتابخانه، واحد سمعی و بصری، سالن نمایشگاه، سالن اجتماعات، سالن برگزاری کنسرت و کنفرانس است. مجموعه فرهنگی با 5000 مترمربع در برگیرنده برج اصلی نیز هست. کتابخانه مجموعه، با مساحتی حدود 2715 مترمربع و بیش از 50000 جلد کتاب، بسیار مجهز است و کتابخانه محققان و مؤلفان نیز، با مساحت 243 مترمربع، مکانی است که از طریق 30 دستگاه کامپیوتر به شبکههای اطلاعرسانی داخلی و خارجی متصل است.
شهرداری تهران مسئول مرمت و بهسازی برج و میدان آزادی است و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور نظارت بر این کار را به عهده دارد؛ چرا که برج آزادی در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
شهرداری بر این باور است که عملیات مرمت را "کاملا اصولی" به پیش می برد، اما سازمان میراث فرهنگی نظر متفاوتی دارد. چندی پیش خبرگزاری میراث فرهنگی (CHN) گزارش داد که کارشناسان این سازمان، پس از بازدید از کارگاه مرمت و بهسازی برج آزادی، در حضور سرپرست کارگاه گفته اند: "اقداماتی که تاکنون در جزیره برج آزادی به بهانه ساماندهی و مرمت انجام شده، مرمت نبوده، بلکه فاجعه ای دردناک در تاریخ ساماندهی آثار تاریخی است."
استفاده از واژه "جزیره" برای میدان آزادی، اشاره طنزگونه و تلخی است به قرار گرفتن این میدان در میان ترافیک سنگین ورودی غربی پایتخت و قطع ارتباط پیادگان با میدانی که طرحش ملهم از باغ های ایرانی است و در اصل برای پیاده روی ساخته شده است.
شهرداری نقشه های مرمت را برای تایید به سازمان میراث فرهنگی ارایه کرده و این سازمان نیز به نوبه خود خواستار تایید نقشه ها توسط مهندس ایرج حقیقی شده است؛ یعنی کسی که در زمان ساخت برج آزادی، مسؤول کارگاه برج بود. او اکنون به خارج از کشور سفر کرده است.
در این میان هیچ کس سراغ مردی را نمی گیرد که ایده چنین اثر بدیعی از ذهنش تراوش کرد، همان جوان 24 ساله و تازه از دانشگاه درآمده ای که حالا از مرز 65 سالگی گذر کرده و هزاران کیلومتر آن سوتر از تهران، نگران دست پرورده خویش است: حسین امانت. در سال 1345 بود که طرح یک نماد شناسایی ایران میان معماران ایرانی به مسابقه گذاشته شد و در پایان، طرح مهندس حسین امانت بیست و چهار ساله و دانشآموخته دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برنده و برای ساخت برگزیده شد.
آقای امانت که اینک در شهر ونکور کانادا سکونت دارد، از معماران نوپردازی است که حتی اگر هیچ کاری غیر از طراحی برج و میدان آزادی انجام نداده بود، باز هم نامش در تاریخ معماری مدرن ایران جاودانه می ماند. اما او در کارنامه خویش، کارهای سترگ دیگری نیز دارد: طراحی ساختمان دانشگاه صنعتی شریف یا آریامهر سابق (1354)؛ ساختمان مرکز صنایع دستی سابق و سازمان میراث فرهنگی امروزی (کامل شده در سال 1363)؛ ساختمان سفارت ایران در پکن (کامل شده در سال 1362) و آثار دیگری که در سال های دوری از وطن و در کشورهای مختلف جهان ساخته شده اند.
او دعوت گفت و گو را صمیمانه پذیرفت و در اندازه ای که یک گفت و گوی تلفنی میان تهران و ونکور اجازه می دهد، از هویت برج آزادی و دغدغه هایش در این باره سخن راند. با این حال اذعان داشت که اگر بخواهد در هر مورد توضیح کامل بدهد، حاصل سخن، مثنوی هفتاد من کاغذ می شود. تنها امیدش این بود که سخنانش نزد آن ها که اکنون آفریده اش را در اختیار دارند، جدی گرفته شود. آیا این توقع بزرگی برای خالق برج آزادی است؟
آقای امانت، در ایران بیشتر مردم خصوصا جوان ها برج شهیاد را با نام آزادی می شناسند. شما ترجیح می دهید در این گفت و گو از کدام نام استفاده کنیم؟
- فرقی نمی کند. شما از نام آزادی هم می توانید استفاده کنید. آزادی هم نام خوبی است. ولی فکر می کنم این بنا به نام اصلی خود شهیاد نامیده خواهد شد.
پرسش اول من بی ربط به این نامگذاری نیست. شما شهیاد یا همان آزادی را به یادبود 2500 سال شاهنشاهی ایران طراحی کردید، اما بعدا علاوه بر این که نماد شهر تهران و ایران مدرن شد، نماد انقلابی شد که در تقابل با نظام شاهنشاهی بود.
چه قابلیت هایی را در این اثر می بینید که توانسته در مدت کوتاهی نماد دو موضوع متفاوت از هم باشد؟
- شهیاد طوری طراحی شده که معطوف به حقیقت، جوهره و عمق فرهنگ ایران است. یعنی با توجه به آنچه که در طول تاریخ بر سر ایران رفته و عظمتی که در تاریخ این کشور هست، ساخته شده. درست است که این کار در زمانی انجام شد که یک وضع سیاسی دیگری در ایران حکمفرما بود، اما وقتی من آن را طراحی کردم به تمام دوره های تاریخی و به آینده ایران فکر می کردم؛ نه به آن وضع سیاسی خاص.
البته اصلا فکر نمی کردم که شهیاد این طور در دل مردم ایران نفوذ کند. شهیاد درست مثل بچه ای بود که شما به دنیا می آورید و نمی دانید که او در آینده چگونه خواهد شد. این بچه بزرگ می شود و زندگی مخصوص به خودش را پیدا می کند که دیگر در اختیار شما نیست. شهیاد هم همین طور شد و فکر می کنم به این خاطر در دل مردم جا باز کرد که خیلی ایرانی است و جوهره فرهنگ ایران را در خود دارد.
این جوهره فرهنگی که بر آن تأکید دارید، چگونه در ساختمان برج متبلور شده است؟ یعنی دقیقا چه مفاهیمی را در طراحی برج به کار گرفته اید و می خواسته اید چه پیامی را از طریق آن منتقل کنید؟
- همان طور که گفتم این بنا به گذشته های درخشان تاریخ ایران نظر دارد؛ به دورانی که ایران در ادبیات، هنر، معماری، صنایع دستی، علوم مختلف و خیلی چیزهای دیگر سرآمد بود. من می خواستم جمع بندی خودم از اینها را در شهیاد ارائه کنم تا اگر کسی از خارج می آید یا حتی مردم ایران بدانند که این اثر به کجا و به کدام فرهنگ مربوط می شود.
در این بنا، قوس اصلی وسط برج، نمادی از طاق کسری مربوط به دوره پیش از اسلام (دوره ساسانی) است و قوس بالایی که یک قوس شکسته است از دوران بعد از اسلام و نفوذ اسلام در ایران حرف می زند.
رسمی سازی هایی که بین این دو قوس را پر می کند، خیلی ایرانی است و من آن را از گنبد مساجد ایران الهام گرفته ام. اساسا تکنیک گنبد سازی در ایران خیلی جالب است و شما در هر مسجدی که می روید، یک چیز تازه ای می بینید.
در این گنبدها که نشانه نبوغ ایرانی است، معماران قدیم از قاعده مربع بنا وارد دایره گنبد شده اند و این کار را با کمک رسمی بندی ها و مقرنس کاری های بسیار زیبا انجام داده اند. در برج شهیاد هم همین کار انجام شده. هندسه بنا یک هندسه مربع مستطیل است که از روی چهار پایه خود می چرخد و 16 ضلعی می شود و بالاخره به صورت یک گنبد شکل می گیرد. البته شما این گنبد را از بیرون نمی بینید، اما از داخل برج قابل مشاهده است.
دو طبقه داخل برج، یکی بالای قوس طاق اصلی و دیگری زیر گنبد است که با آسانسور به آن می رسید. این طبقه که به عنوان نمایشگاه طراحی شده با گنبدی از بتن سفید پوشیده شده. این گنبد مقرنس ایرانی را به نوع تازه ای اجرا می کند و ارتفاع آن از بام شهیاد بیرون می زند و از بام دیده می شود که با کاشی های فیروزه ای معرق ایرانی پوشیده شده است. مصرف بتن سفید در این قسمت و در سالن پذیرایی آن، در آن زمان یک کار جدیدی در ایران بود.
شما در زمان طراحی برج 26 ساله بودید؟
- خیر، 24 سال داشتم و تازه از دانشکده معماری دانشگاه تهران بیرون آمده بودم.
خب، آدم وقتی برج آزادی را با این توصیفی که شما گفتید، می بیند، متوجه می شود که این اثر حاصل درک عمیقی از سنت های تاریخی و هنر و معماری ایران در دوره های مختلف است. چطور یک جوان 24 ساله به این درک رسیده بود؟
- من از کودکی در خانواده ای بزرگ شدم که عاشق فرهنگ ایران بود و در یک مکتب فکری پرورش پیدا کردم که می گوید زیبایی های دنیا در هر کجا که باشد، متعلق به همه دنیاست و هنرمند باید به همه این زیبایی ها مراجعه کند. وقتی کوچک بودم، یک روز پدرم مرا به تخت جمشید برد. وقتی از پله های تخت جمشید بالا رفتم، عظمتی را دیدم که قلب من را برای همیشه از آن خودش کرد. تجربه ای بود که هیچ وقت آن را فراموش نمی کنم و فکر می کنم کارهایی که بعدا در زمینه معماری انجام دادم، بیشتر به این تجربه و حس مربوط می شود. یک مقدارش را هم شما به حساب شانس بگذارید.
اگر اجازه بدهید، بپردازیم به مسایلی که امروزه گریبانگیر برج آزادی است. در حال حاضر دست کم سه عامل به عنوان عوامل خطرزا برای برج آزادی مطرح شده؛ یکی نفوذ رطوبت حاصل از آبیاری چمن های میدان به پایه های بنا و احتمالا فونداسیون؛ دوم آلودگی شدید هوا ناشی از تردد خودروها و فعالیت کارخانجات بزرگ در غرب تهران؛ و سوم بار سنگین ترافیک در میدان آزادی و لرزشی که تردد خودروها ایجاد می کند. هر کدام از این عوامل را چقدر آسیب زا می دانید و مقاومت برج در برابر آن ها چقدر است؟
- همه این عوامل خیلی مهم است. از آنجا که بخش های زیر زمینی میدان خیلی بزرگ است، صدمه دیدن عایق ها یعنی قیرگونی دیوارها و سقف ها و نفوذ رطوبت مساله ای جدی است که باید فورا به آن رسیدگی شود. چون نفوذ آب در طول زمان، بتن را ضعیف می کند.
من عکس هایی را از شهیاد دیده ام که نشان می دهد لای سنگ ها گیاه سبز شده و فکر می کنم هر ساختمانی هرچقدر که محکم باشد، اگر مدتی به آن نرسند (که در این 30 سال گذشته این طور بوده) خراب می شود. در مورد رشد گیاهان در لابلای سنگ ها واقعا نگران هستم؛ چون ریشه گیاه سنگ ها را خرد می کند.
برای مرمت شهیاد باید توجه داشت که این بنا چطور طراحی شده و چه تکنیک هایی در ساخت آن بکار رفته است. این بنا سنگ هایی دارد که در قسمت پایین برج 3.2 متر طول و 1.6 متر ارتفاع دارند و کار دست سنگتراشانی است که به نظر من یک کار بی نظیری انجام داده اند. چون آن وقت که ما شهیاد را می ساختیم، هیچ کس برای پول کار نمی کرد و برای همه، این یک کار عاشقانه ای برای مملکت بود.
این سنگ ها با بتن و آهن ضد زنگ به هم چسبیده اند و پشت آنها یک سطح خشن است که روی آن نلغزند. ولی هر سنگی کنار سنگ دیگر با یک ماده قابل انعطاف بندکشی شده است. چیزی شبیه به لاستیک که قابل انعطاف است. ماده ای است به نام FlEXIBLE SEALANT. حالا اگر بخواهند در جریان مرمت از سیمان برای بندکشی استفاده کنند، این کار باعث شکستن سنگ ها می شود. به خاطر این که در گرمای تابستان و سرمای زمستان سنگ ها و بتن زیر آن ها مرتبا منبسط و منقبض می شوند و اگر درزها قابل انعطاف نباشد، همگی خرد می شوند. این را هم بگویم آقای مهندس ایرج حقیقی که الان در ایران هستند و مهندس کارگاه برج بودند، یکی از بهترین کسانی هستند که در مورد مرمت شهیاد می توان به ایشان مراجعه کرد.
آلودگی هوا چطور؟
- آلودگی هم مسأله مهمی است و وضع اسیدی هوا روی سنگ های برج اثر می گذارد. سنگ های شهیاد که مرمر جوشقان هستند، اصلشان آهکی است و از آلودگی هوا آسیب می بینند.
به نظر من راه حل اساسی این است که ترافیک اطراف میدان را کم کنند، اما نباید جریان رفت و آمد قطع شود. حتما باید اتومبیل از آن اطراف رد شود و زندگی در آنجا جریان داشته باشد تا بنا زنده بماند. ولی به نظرم تردد وسایلی مثل اتوبوس و کامیون و تعداد زیاد اتومبیل باید بررسی و محدود شود. ضمنا نباید کاری کنیم که اتومبیل ها یک مانع و دیواری در مقابل شهیاد بوجود بیاورند و مانع بشوند که مردم به سوی میدان بیایند. یعنی در طرح های شهری خیابان های میدان، باید سعی کرد مردم راحت به باغ وسط برسند.
در مورد لرزش ناشی از تردد خودروها که اشاره کردید، باید بگویم شهیاد آنقدر محکم ساخته شده که نباید پایه هایش با این حرف ها بلرزد. مهندس مشاوری که شهیاد را طراحی کرده، یکی از بهترین ها در دنیاست. بنا محکم است، ولی هر بنای خیلی محکم هم اگر زیرش خالی شود، می خوابد. من نمی دانم اطراف آنجا چه اتفاقی می افتد، اما فکر می کنم باید خیلی مواظب بود.
الان شهرداری تهران در حال بازسازی محوطه میدان آزادی است و ممکن است در جریان این کار برخی عناصر و اجزاء میدان دگرگون شوند. آیا طراحی میدان آزادی پیوستگی ضروری با برج دارد، یعنی اگر دخل و تصرفی در طراحی میدان صورت بگیرد، به کلیت طرح و مفاهیم آن یا حتی ساختار معماری اش لطمه خواهد خورد؟
- قطعا همین طور است. نقوشی که در میدان هست و باغچه ها و گل کاری ها را شکل می دهد، از طرح داخلی گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان الهام گرفته شده؛ منتها هندسه دایره گنبد تبدیل به بیضی شده است. روابط لوگاریتمی جالبی در هندسه و ابعاد گنبد مسجد شیخ لطف الله هست که دانش عمیق ریاضی معماران ایران در دوره های گذشته را نشان می دهد. اگر این طرح که در میدان استفاده شده به هم بخورد، ایده اصلی کار از بین خواهد رفت.
طرح آب نما و فواره ها هم ملهم از باغ های ایرانی است. همین طور شیب میدان با دقت و به منظور خاصی طراحی شده، حد ارتفاع برج شهیاد 45 متر است؛ چون نزدیک فرودگاه مهرآباد قرار گرفته و نمی شود بلندتر از این ساخت. ولی من می خواستم وقتی به بنا نزدیک می شوید به طرف بالا بروید، در حالی که بالا بردن بنا ممکن نبود.
ما برای این که مشکل ارتفاع را حل کنیم، یک سرازیری در میدان بوجود آوردیم. یعنی شما از طرف فرودگاه که وارد میدان می شوید به شکل سرازیر به برج نزدیک می شوید و می رسید به آن آب نمای دایره شکل و وقتی به بنا نزدیک می شوید، دوباره بالا می آیید.
زمین زیر برج کاملا صاف است. این صافی و آن شیب میدان وقتی به هم می رسند، خط های قوسی جالبی را ایجاد می کنند که نمی شود به آنها دست زد. در بازسازی میدان باید به این ظرایف توجه کرد.
در عکس هایی که دیده ام، کاشی کاری شیارهای نمای اصلی و روی گنبد اغلب خرد شده است. این اشکال کاشی معرق ایرانی است که که می دانید از تکه های کوچکی که کنار هم می گذاریم، تشکیل شده و در زمستان با نفوذ برف و باران یخ می زند، می شکند و فرو می ریزد.
امروزه با پیشرفت تکنیک کاشی، رفع این مشکل که در اغلب بناهای قدیمی مشاهده می شود، ممکن است. امیدوارم در تعمیر این کاشی کاری ها نهایت دقت انجام شود که طرح اصلی آن که الهامی مدرن از نقوش سنتی ایرانی است، محفوظ بماند و تغییر نکند.
غیر از این موارد، توصیه دیگری هم به متولیان بازسازی میدان آزادی دارید؟
- من شنیده ام که مدت زیادی است شهیاد به روی مردم بسته شده که البته به خاطر تعمیرات است. ولی این کار نباید زیاد طول بکشد. چون وقتی بنا تعطیل می شود، از بین می رود. نگهداری مداوم بنا مستلزم فعالیت در آن است.
داخل شهیاد از نظر مرمت کار زیادی ندارد و چون داخلش بتن لخت است، همیشه نو است و کافی است که آن را تمیز بکنند. اما حیف است که به این بنا رسیدگی نکنند و درهایش به روی مردم بسته باشد.
غیر از برج آزادی برخی بناهای تاریخی تهران مثل سر در باغ ملی، شمس العماره و ساختمان موزه ملی ایران خیلی شاخص هستند و تا حدودی نمادهای شهری به حساب می آیند. اما بناهای دهه های اخیر مثل مصلای تهران، ساختمان کنفرانس سران کشورهای اسلامی یا ساختمان کتابخانه ملی نتوانسته اند این شاخصه و وجه نمادین را پیدا کنند. به نظر شما چه عناصری در این بناها مفقود است که نمی توانند نماد شهری باشند؟
- یک کتابخانه هدفش این است که مردم بروند آن جا و از کتاب ها استفاده کنند، همین طور بناهای دیگر هر کدام به منظور خاصی ساخته شده اند، اما همان طور که اشاره کردید، می توانند نمادین هم باشند. مانند بناهای دوره صفویه در اصفهان.
معماری دنیا در حال تحول خیلی سریع است و معماران در هر کجای دنیا به تکنولوژی و امکاناتی دست پیدا کرده اند که قدرت انتخاب زیادی به آنها می دهد. دیگر مثل دوره صفویه نیست که فقط آجر داشتند و قوس می زدند و همواره هماهنگی در کارشان بود. بعضی از دوران ها در تاریخ دنیا مثل بهار شکفتگی هستند و در آنها گل های زیادی پرورش پیدا می کند؛ مثل &#
نویسنده : mohammad hassan godazandeha در تاریخ سه شنبه 91/7/25